
وابستگی به درمانگر چیست و چطور باید با آن مواجه شد؟
دلبستگی و وابستگی به یک فرد دلایل متنوعی دارد. وابستگی به درمانگر یکی از اختلالاتی است که شخص به صورت متداول نیاز دارد تا به درمانگر مراجعه کند. اما سوال اینجاست که درمانگر کیست و چگونه رابطه وابستگی بین بیمار و او شکل میگیرد؟ وابستگی به درمانگر میتواند در فرآیند درمان یک تجربه طبیعی باشد. در این مسیر، درمانگر به عنوان یک راهنما و حامی عمل میکند و احساس امنیت و حمایت را برای فرد فراهم میآورد.
این وابستگی ممکن است به دلیل ارتباط عاطفی و اعتماد شکل بگیرد، اما مهم است که به یاد داشته باشید که هدف نهایی، تقویت استقلال و تابآوری درونی شماست. با شناخت این وابستگی، میتوانید تصمیمات بهتری بگیرید و از حمایت درمانگر به عنوان ابزاری برای رشد شخصی استفاده کنید. این رابطه باید به شما کمک کند تا به قدرت درونیتان پی ببرید و به سمت آیندهای مستقلتر حرکت کنید. در نهایت، یادگیری مدیریتِ این وابستگی میتواند به شما در رسیدن به آرامش و تعادل روانی کمک کند.
فهرست مطالب
وابستگی به درمانگر چیست و چگونه شکل میگیرد؟
احساساتی که بیماران نسبت به درمانگر خود تجربه میکنند، ممکن است گاهی شبیه عشق به نظر برسد، اما مهم است که این احساسات را از عشق رمانتیک متمایز کنیم. در اینجا چند نکته کلیدی درباره وابستگی به درمانگر ارائه میشود:
1. فرافکنی ناخودآگاه: بیماران ممکن است از اینکه این احساسات را به درمانگر خود منتقل میکنند، بیخبر باشند و آنها را بهطور واقعی احساس کنند.
2. احساسات مثبت و منفی: این احساسات میتوانند شامل تحسین و اعتماد باشند، اما همچنین ممکن است خشم و ترس از ترک شدن را نیز به همراه داشته باشند.
3. ابزاری برای درمان: در حالی که این احساسات ممکن است در ابتدا گیجکننده به نظر برسند، یک درمانگر باتجربه میتواند از آنها به عنوان ابزاری برای کمک به بیمار در درک الگوهای عاطفی و روابطش استفاده کند. با بررسی این احساسات در فضایی امن، بیمار میتواند به بینشهای ارزشمندی درباره روابط گذشته و حال خود دست یابد.
علل رایج شکل گیری وابستگی در مراجعان
وابستگی عاطفی به درمانگر میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد که به ویژگیهای فردی و محیط اجتماعی مربوط میشود. در واقع فرد در هنگام روان درمانی، احساسات عمیق خود را با پزشک معالج در میان می گذارد و همین باعث میشود که حس وابستگی به درمانگر بوجود بیاید. از دلایل رایج این وابستگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فقدان حمایت اجتماعی (وابستگی به جای خانواده و دوست)
کودکانی که در خانوادههایی با سبکهای تربیتی سختگیرانه یا محافظهکار بزرگ میشوند، ممکن است احساس ناامنی کنند و در نتیجه به وابستگی عاطفی گرایش پیدا کنند. این افراد در روابط خود با دیگران، ممکن است به دنبال تأمین نیازهای عاطفی و امنیت باشند.
تجربه درماندگی و ترس از تنها ماندن
ترس از رها شدن و تنهایی نیز عاملی قوی در شکلگیری وابستگی به درمانگر است. افرادی که در کودکی تجربه جدایی یا بیتوجهی داشتهاند، ممکن است به دلیل این ترس، به دیگران وابسته شوند و از تنهایی بترسند. این ترس میتواند آنها را به سمت روابط وابسته سوق دهد. افرادی که به خود اعتماد ندارند و احساس میکنند نمیتوانند به تنهایی تصمیمگیری کنند، به دنبال تأیید و اطمینان از دیگران میگردند. این وابستگی به دیگران برای تأمین اعتماد به نفس میتواند به مرور زمان به یک الگوی ثابت تبدیل شود.
ایده آل سازی درمانگر و انتقال احساسات بلند مدت
نیاز به تأمین امنیت و نیازهای عاطفی نیز نقش مهمی در وابستگی ایفا میکند. زمانی که این نیازها بهطور مناسب برآورده نشوند، فرد به وابستگی به دیگران روی میآورد تا این نیازها را تأمین کند. انتقال بالینی به درمانگر به معنای جابهجایی تصورات و احساسات ذهنی بیمار به تصویر ذهنی درمانگر است. در این فرآیند، درمانگر بهطور هیجانی به جانشین والدین تبدیل میشود و احساسات، ترسها و تمایلات کودکانه بیمار به سمت او معطوف میشود.
به عبارت دیگر، بیمار بهطور ناخودآگاه احساساتی را نسبت به درمانگر تجربه میکند که مشابه احساساتی است که در گذشته نسبت به والدین یا افراد مهم زندگیاش داشته است. فروید و دیگر نظریهپردازان تحلیلی بر اهمیت این مفهوم تأکید کردهاند و معتقدند که مشکلات اولیه بیمار میتواند از طریق ارتباط با درمانگر حل و فصل شود. این وابستگی به درمانگر به دلیل تمرکز بر ویژگیهای این رابطه و امکان دسترسی به تعارضهای سرکوبشده کودکانه ایجاد میشود. در نهایت، این فرآیند میتواند به وابستگی عاطفی بیمار به درمانگر منجر شود.
نشانه های وابستگی ناسالم در جلسات درمان
وابستگی ناسالم به درمانگر میتواند در جلسات درمان به شکلهای مختلفی بروز کند و تأثیرات منفی بر روند درمان داشته باشد. دکتر روانشناس در مشهد برخی نشانهها را به صورت زیر دسته بندی میکند:
یکی از نشانههای بارز این وابستگی، نیاز مداوم به تأیید است. بیمار ممکن است بهطور مکرر به دنبال تأیید نظر درمانگر باشد و بدون آن احساس عدم امنیت کند. این نیاز میتواند به اضطراب و نگرانیهای شدید منجر شود.
ترس از ترک نیز یکی دیگر از نشانههای وابستگی ناسالم است. بیمار ممکن است به شدت نگران باشد که درمانگر او را ترک کند یا از او فاصله بگیرد، که این احساس میتواند بر روحیه و عملکرد روزمرهاش تأثیر بگذارد.
احساس مالکیت نسبت به درمانگر نیز میتواند نشانهای از وابستگی ناسالم باشد. بیمار ممکن است حس کند که درمانگر متعلق به اوست و نسبت به ارتباطات درمانگر با دیگر مراجعان حسادت کند.
وابستگی عاطفی شدید یکی دیگر از نشانههاست. بیمار ممکن است احساسات عمیق و وابستگی غیرمنطقی به درمانگر داشته باشد که این احساسات میتواند بر زندگی شخصیاش تأثیر بگذارد.
چرا وابستگی گاهی به یک ضرورت در درمان تبدیل میشود؟
جلسات درمانی بهطور معمول بر مراجع متمرکز است و درمانگر تمام تلاش خود را برای درک و کمک به او میکند. این توجه ویژه میتواند باعث ایجاد احساس خاصی در مراجع شود و او را به درمانگر جذب کند. انتقال احساسات، که بخشی طبیعی از فرآیند درمان است، به مراجع این امکان را میدهد که احساسات و نگرشهای خود را که در روابط گذشتهاش با افراد مهم زندگیاش داشته، بهطور ناخودآگاه به درمانگر منتقل کند.
این احساسات میتوانند مثبت یا منفی باشند و معمولاً به روابط اولیه فرد با والدین یا شرکای عاطفی مربوط میشوند. مدیریت این انتقال توسط درمانگر اهمیت زیادی دارد. درمانگران آموزش دیدهاند تا این احساسات را بهعنوان ابزاری برای کمک به مراجع در درک بهتر خود و الگوهای ارتباطیاش مورد استفاده قرار دهند. این فرآیند میتواند به مراجع کمک کند تا الگوهای ناسالم گذشتهاش را شناسایی کرده و با آنها روبرو شود. بنابراین، وابستگی به درمانگر گاهی به یک ضرورت در درمان تبدیل میشود، زیرا این احساسات میتوانند فرصتی برای یادگیری و رشد فردی فراهم کنند و به پیشرفت درمان کمک کنند
چگونه درمانگر می تواند مرزها را حفظ کند؟
از همان آغاز جلسات روان درمانی، ضروری است که مرزهای روشنی بین مراجع و درمانگر مشخص شده تا منجر به وابستگی به درمانگر نشود. تعیین این مرزها به مراجع کمک میکند تا رابطه را بهعنوان یک ارتباط حرفهای درک کند و از شکلگیری احساسات وابستگی و جذب به درمانگر جلوگیری نماید. این کار نهتنها به حفظ سلامت روانی مراجع کمک میکند، بلکه فضایی امن و مؤثر برای پیشرفت درمان فراهم میآورد. با ایجاد این چارچوب، مراجع میتواند با اطمینان بیشتری در مسیر درمان حرکت کند و به اهداف خود نزدیکتر شود.
پرهیز از تماس خارج از جلسات رسمی
درمانگر باید از برگزاری جلسات روان درمانی در مراکز عمومی مانند کافه و… بپرهیزد. درمان باید در محیطی امن و حرفهای انجام شود. ارائه خدمات در یک فضای اداری یا از طریق پلتفرمهای معتبر سلامت از راه دور این امکان را به درمانگر میدهد که مرزهای مشخصی را تعیین کند و از بروز وابستگیهای ناسالم جلوگیری نماید.
با برگزاری جلسات در فضاهای کنترلشده و حرفهای، مراجع میتواند رابطه را بهعنوان یک ارتباط تخصصی درک کند و از شکلگیری احساسات وابستگی و جذب به درمانگر پرهیز کند. این مرزها نهتنها به حفظ حریم خصوصی مراجع کمک میکند، بلکه فضایی امن و مؤثر برای پیشرفت درمان فراهم میآورد.
گفتمان درباره پایان درمان و تمرکز به استقلال مراجع
گفتمان درباره پایان درمان و تمرکز بر استقلال مراجع برای جلوگیری از وابستگی به درمانگر، موضوعی بسیار مهم و حساس است. در آغاز درمان، باید هدفهای مشخصی تعیین شود که به مراجع کمک کند تا به استقلال برسد. این هدفها باید شامل مهارتهای زندگی، مدیریت احساسات و حل مسائل باشد. درمانگر باید مراجع را به یادگیری و تمرین مهارتهای خودمدیریتی تشویق کند.
این مهارتها شامل تکنیکهای مقابله با استرس، حل مسئله و تصمیمگیری مستقل است. درمانگر باید به تدریج مراجع را برای پایان درمان آماده کند. این شامل بحث دربارهٔ زمان مناسب برای پایان درمان و ارزیابی پیشرفت مراجع است. در مراحل پایانی درمان، باید بر اهمیت استقلال مراجع تأکید شود. درمانگر میتواند مراجع را تشویق کند که به جای وابستگی به او، به منابع و حمایتهای دیگر در زندگی خود توجه کند.
مراجع چه کارهایی میتواند انجام دهد؟
وابستگی عاطفی به مشاور یک پدیده طبیعی در فرآیند درمان است و درک این احساسات میتواند به بهبود رابطه درمانی کمک کند. این احساسات معمولاً ناشی از خود رابطه درمانی هستند و میتوانند از عواملی مانند انتقال عاطفی، وابستگی و مراقبت واقعی درمانگر ناشی شوند. اگر شما به بهترین کلینیک روانشناسی در مشهد مراجعه کنید، در مواقعی که وابستگی به درمانگر شدت یافت، راهکارهای زیر را به شما ارائه میدهند:
1. درک کردن شرایط روحی خود: برای مدیریت این احساسات، اولین گام پذیرش و درک آنها بدون قضاوت است. این احساسات ممکن است گیجکننده باشند، اما مهم است که آنها را بهعنوان بخشی از فرآیند درمان بپذیرید.
2. گفتگو با روانشناس و صحبت در این باره: باید این احساسات را با روانشناس خود بهطور صریح و صادقانه در میان بگذارید. این گفتگو میتواند فضایی امن برای بررسی منشأ و ماهیت این احساسات ایجاد کند و به شما کمک کند تا راههای سالمتری برای مدیریت آنها پیدا کنید.
3. توضیحات جایگزین را دنبال کنید: به دنبال توضیحات جایگزین برای این احساسات باشید. ممکن است این احساسات به کمبود حمایت در زندگی خارج از جلسات درمانی یا نیازهای برآوردهنشده مربوط باشند.
4. مرزهارا در حد امکان حفظ کنید: حفظ مرزهای حرفهای نیز بسیار مهم است تا وابستگی با درمانگر به حد افراط نرسد. روانشناس شما یک شخص حرفهای است و رعایت این مرزها برای سلامت شما نیز ضروری است.
5. به منظور استراحت، کمی فاصله بگیرید: اگر شدت احساسات شما باعث شده که وابستگی به درمانگر نامعقول شود، ممکن است استراحت موقت از جلسات مفید باشد. این استراحت میتواند فضایی برای پردازش احساسات و ارزیابی مجدد نیازهایتان فراهم کند. همچنین میتوانید جلسات حضوری را به مشاوره آنلاین تبدیل کنید تا کمی از فضای نزدیک دور بمانید.
6. با اشخاص دیگر ارتباط بگیرید: با اشخاص دیگر رابطه خودتان را نزدیک کنید و به دنبال حمایت از دیگران نیز باشید. با یک دوست یا فرد مورد اعتماد از خانواده درباره احساسات خود صحبت کنید. آنها میتوانند دیدگاه و حمایت بهتری به شما ارائه دهند.
آیا وابستگی عاطفی به مشاور طبیعی است؟
احساس وابستگی عاطفی به مشاور در فرآیند رواندرمانی یک پدیده طبیعی به شمار میآید و معمولاً به مفهوم انتقال مرتبط است. در این وضعیت، مراجع احساسات و الگوهای رفتاری خود را از تجربیات گذشته به درمانگر منتقل میکند. این وابستگی به درمانگر ناشی از حس امنیت و حمایتی است که مراجع در فضای درمانی احساس میکند، احساسی که در دیگر روابط ممکن است تجربه نکرده باشد. به علاوه، درمانگر ممکن است بهعنوان فردی که نیازهای عاطفی مراجع را برآورده میکند، تلقی شود.
با این حال، ضروری است که این وابستگی از حد معقول فراتر نرود و به روابط دوستانه یا عاشقانه با مشاور تبدیل نشود. در حالی که این احساس میتواند بخشی طبیعی از فرآیند درمان باشد و به خودشناسی کمک کند، اما نباید به وابستگی ناسالمی تبدیل شود که مانع پیشرفت مراجع گردد. مشاوران حرفهای موظف به حفظ مرزهای حرفهای هستند و رابطه درمانی نباید به دوستی یا ارتباط شخصی تبدیل شود.
عشق مراجع به درمانگر چگونه شکل میگیرد؟
در فرآیند رواندرمانی، ممکن است مراجع به تراپیست خود وابستگی عاطفی پیدا کند و رفتارهایی از خود نشان دهد که نادرست هستند. وابستگی به درمانگر میتواند ناشی از احساس امنیت و راحتی در جلسات درمانی باشد، که ممکن است با عشق اشتباه گرفته شود. همچنین، روانشناس ممکن است مراجع را به یاد یک شریک عاطفی قدیمی بیاندازد یا به دلیل همدلی و درک عمیق، جذابیت خاصی برای مراجع داشته باشد.
رابطه بین روانشناس و مراجع باید بر اساس چارچوبهای اخلاقی و حرفهای باشد. زنگ خطرهایی که باید در این رابطه مد نظر قرار گیرد شامل عدم رازداری، تجاوز به حریم خصوصی مراجع، لمس یا بغل کردن مراجع بدون اجازه، ایجاد حس گناه و قضاوت در مورد گفتههای مراجع، و ارائه مشاوره بدون مجوزهای لازم است. همچنین، مشاور نباید زمان بیشتری را صرف صحبت درباره خود کند یا توصیههای غیر علمی به مراجع بدهد.
اگر روانشناس پیشنهاد دوستی یا رابطه شخصی به مراجع دهد یا به دوستان و خانواده مراجع مشاوره دهد، این رفتارها غیرحرفهای و آسیبزا محسوب میشوند. در نهایت، اگر وابستگی به درمانگر به حدی برسد که به زندگی مراجع آسیب بزند، این خود میتواند نشانهای از نیاز به کمک تخصصی باشد. درک و مدیریت این احساسات میتواند به مراجع کمک کند تا به رشد و استقلال عاطفی دست یابد و از این طریق کیفیت زندگیاش را بهبود بخشد.
احساسات نسبت به درمانگر به چه شکلهایی بروز پیدا میکند؟
انتقال (Transference)
انتقال یک مفهوم کلیدی در رواندرمانی است که توسط زیگموند فروید معرفی شده است. این پدیده به معنای این است که بیمار بهطور ناخودآگاه احساسات و عواطفی را که نسبت به افراد مهم در زندگیاش (مثل والدین یا خواهر و برادر) داشته، به درمانگر خود منتقل میکند و در نهایت منجر به وابستگی به درمانگر میشود.
وابستگی و دلبستگی
رابطه درمانی بهطور طبیعی فضایی حمایتی و پرورشدهنده ایجاد میکند. درمانگر با فراهم کردن محیطی امن، به بیمار این امکان را میدهد که به راحتی احساسات خود را بیان کند و بدون ترس از قضاوت به بررسی آسیبپذیریهایش بپردازد. این نوع توجه و مراقبت میتواند حس وابستگی و دلبستگی مشابهی با پیوندی که بین کودک و مراقبش وجود دارد، ایجاد کند.
تقویت مثبت
در طول جلسات درمانی، درمانگر با تأیید و تشویق پیشرفت بیمار، او را در مسیر رشد و بهبود حمایت میکند. این نوع تقویت مثبت میتواند تأثیر عمیقی بر بیمار بگذارد، بهویژه برای کسانی که در زندگی خود تجربههای حمایتی کافی نداشتهاند.
ایدهآلسازی
گاهی اوقات، بیمار ممکن است درمانگر را بهطور غیرواقعی ایدهآلسازی کند و ویژگیهایی مانند حکمت و قدرت را به او نسبت دهد. این ایدهآلسازی میتواند احساس تحسین و وابستگی به تصویر کمالیافته درمانگر را تقویت کند.
دلایل وابستگی عاطفی به مشاور چیست؟
وابستگی عاطفی به مشاور میتواند به دلایل مختلفی ایجاد شود. مشاوران فضایی امن و غیرقضاوتی برای بیان احساسات فراهم میکنند که این محیط احساس راحتی و نزدیکی عاطفی را به وجود میآورد. همچنین، حمایت و توجه مشاوران به بیماران، احساس ارزشمندی را تقویت میکند و افرادی که در گذشته تجربههای منفی از حمایت عاطفی داشتهاند، ممکن است بیشتر به مشاور وابسته شوند.
توانایی مشاوران در همدلی و درک عمیق مشکلات بیماران نیز به این وابستگی کمک میکند. همچنین، فرآیند انتقال احساسات و عواطف به مشاور و پیشرفت در درمان میتواند وابستگی عاطفی را افزایش دهد. در نهایت، این وابستگی نیاز به مدیریت دارد تا از وابستگی ناسالم جلوگیری شود و بیماران بتوانند به طور مستقل و سالم به بهبود خود ادامه دهند.
جمع بندی
وابستگی به درمانگر، که به عنوان انتقال شناخته میشود، احساسات و الگوهای رفتاری مراجع نسبت به درمانگر را شامل میشود و ریشه در روابط گذشته دارد. این وابستگی میتواند به شکل دلبستگی عاطفی یا حتی تصور رابطه عاشقانه بروز کند. فقدان سیستم حمایتی و نیازهای برآورده نشده مانند احساس دوست داشته شدن و پذیرفته شدن، میتواند مراجع را به سمت وابستگی عاطفی به درمانگر سوق دهد. هرچند این احساسات طبیعی هستند، اما باید در چارچوب حرفهای مدیریت شوند و نباید منجر به دوستی یا رابطه نزدیک با درمانگر شوند. در نهایت، آگاهی از این وابستگی و مدیریت آن میتواند به بهبود فرآیند درمان کمک کند.
واحد تحقیق و توسعه: کلینیک تخصصی مهر رضوی
مطالب مرتبط
جستجو کنید
خدمات ما
جستجو کنید
رزرو اینترنتی نوبت معاینه
شبکه های مجازی
مطالب اخیر






نقش خانواده در سلامت روان فرزندان + خانواده چه نقشی ایفا میکند؟















اختلال موتیسم یا لالی انتخابی چیست؟ + معرفی بهترین روش مقابله با آن


